جاذبه از دست رفته سکونت در منطقه ۱۱ تهران
سیدمحمد موسوی؛ شهردار منطقه ۱۱ تهران
انسانها همواره در تکاپوی بهتر زیستن و ایجاد یک زندگی آرام و باکیفیت هستند. قاعدتا فضای زندگی شهری باید به گونهای باشد که شهروندان امکان برطرف کردن نیازهای مادی و معنوی خود را داشته باشند و بتوانند سالم، بانشاط و در آرامش زیست کنند.
اهمیت موضوع کیفیت زندگی باعث شده است اهتمام مدیران و برنامهریزان شهری نیز درباره این مهم روزافزون شود، چراکه بیتوجهی یا کمتوجهی به این موضوع میتواند موجب نزول تدریجی کیفیت محیط و به دنبال آن نزول کیفیت زندگی شود که تداوم این معضل در نهایت به افول تعالی انسانی خواهد انجامید.
پیرو گلایههای مردمی از نابسامانی وضع موجود و کاهش کیفیت زندگی در منطقه، پس از بازدیدها و مشاهدات میدانی و مطالعه سوابق مربوط، بر آن شدم تا با پرداختن به این موضوع به عنوان یکی از مشکلات اساسی مناطق مرکزی شهر بویژه منطقه ۱۱ در جهتدهی فعالیتهای شهرسازی منطقه به این سمت توجه داشته باشم.
از ویژگیهای مناطق مرکزی شهر بویژه منطقه ۱۱ تنوع فعالیتها و کاربریهاست که به صورت راستههای تخصصی تجاری ایفای نقش میکنند. بسیاری از این بازارها بهرغم تحولات گوناگون اجتماعی در تهران طی سالها در موقعیت خود تثبیت شدهاند و بسیاری از آنها پس از چندین سال هنوز رقیبی در سطح تهران ندارند و از این نظر یکی از عوامل هویتبخش منطقه به شمار میآیند.
بررسی طرح تفصیلی منطقه ۱۱ نشان میدهد بیش از ۳۰ درصد کاربریهای واقع در منطقه عملکرد فرامنطقهای دارند. راستههای تجاری کتاب و انتشارات، پوشاک، لوازم صوت و تصویر، بازار موبایل، بازار فروش و تعمیر موتوسیکلت و دوچرخه، لوازم و تجهیزات پزشکی، تجهیزات ورزشی، عمدهفروشی مواد غذایی و متعلقات ماشینآلات سنگین تنها بخشی از حدود ۲۶ راسته تجاری این منطقه هستند و نکته قابل توجه آنکه مقیاس عملکرد برخی از این بازارها حتی از مرز مجموعه شهری تهران نیز میگذرد.
این بازارهای تجاری و گسترش روزافزون حجم فعالیت آنها به رغم تأمین اشتغال در منطقه و شهر تهران، تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی مردم و ساکنان منطقه گذاشته است. همچنین نفوذ بافت تجاری در بافت مسکونی و تبدیل واحدهای مسکونی به انبار را به دنبال داشته که موجب کاهش کیفیت زندگی و محیط شده و در نتیجه مهاجرپذیری این محدوده را تشدید کرده است.
بافتهای مسکونی منطقه ۱۱ به تدریج «جاذبه سکونت» خود را از دست داده و به فضایی برای فعالیتهای تجاری و صنعتی تبدیل شده است. تبدیل واحدهای مسکونی به انبارهای تجاری مشکلات متعددی برای زندگی مردم به وجود آورده است که برخی از آنها عبارتند از:
مشکلات ترافیکی: بافتهای مسکونی و شبکه معابر واقع در آن بر اساس نیاز ساکنان همان محلات طراحی و اجرا شده است. حال آنکه افزایش تقاضای سفر به این منطقه و استفاده پیشبینی نشده مانند انبار از کاربری مسکونی باعث شکلگیری ترافیک و راهبندان در معابر شده است.
آلودگی محیطزیست: تراکم جمعیت و خودرو و تعدد و تمرکز کارگاههای صنعتی و واحدهای تجاری در منطقه باعث تشدید آلودگی محیطزیست در این محدوده شده است.
معضلات اجتماعی: تبدیل واحدهای مسکونی به انبار به دلیل کاهش جمعیت ساکن، کاهش تراکم محله، کاهش تردد در سطح محله بویژه در ساعتهای تعطیلی اصناف باعث شبمردگی و کاهش «چشمهای ناظر بر خیابان» شده و محلهای مناسبی برای شبمانی معتادان و کارتنخوابها فراهم آورده است.
مشکلات اقتصادی: بسیاری از مالکان واحدهای تجاری از وضعیت اقتصادی متوسط به بالا برخوردارند و حاضرند واحدهای مسکونی را از مالکان به قیمت بالاتری اجاره کنند. این موضوع موجب تشویق مالکان به اجاره دادن واحدهای مسکونی خود برای ایجاد انبار شده و به دنبال آن نرخ اجارهبهای واحدهای مسکونی افزایش یافته است، بنابراین بسیاری از ساکنان ترجیح میدهند از محله مرکزی مهاجرت کنند که در نهایت این موارد باعث «کاهش ارزش بافت شهری» و در نتیجه افول بافت و تخلیه سایر واحدهای مسکونی خواهد شد.
مدیریت بحران: با توجه به عرض کم معابر در بافتهای مسکونی و تراکم انبارهای مذکور، وقوع حوادث طبیعی و غیرطبیعی نظیر آتشسوزی میتواند تهدید جدی برای بافتهای مسکونی مجاور باشد.
مشکلات کالبدی: زمانی که یک واحد مسکونی به انبار تبدیل میشود کیفیت ظاهری و کالبدی آن واحد کمتر مورد توجه قرار خواهد گرفت و لذا روند بازسازی و نوسازی آن به تعویق خواهد افتاد. معمولا مالکان این واحدها تمایلی به تجمیع واحدهای خود با همسایگان ندارند و در طولانیمدت این موضوع باعث افت کیفیت کالبدی و سیمای بصری محدوده میشود.
مسأله حقوقی: تبدیل واحدهای مسکونی به انبار از منظر حقوقی نیز دچار اشکال است و این امر غیرقانونی، تضییع حقوق شهروندان و مدیریت شهری را به دنبال دارد.
نظرات