اینبار حتی از مُسکّن همیشگی هم خبری نبود
🖋جعفر تشکری هاشمی؛ رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران
سالهاست که شهروندان تهرانی از پدیده آلودگی هوا رنج میبرند؛ آلودگی هوایی که روزگاری با سرب و هیدروکربنهای نسوخته خودنمایی میکرد، یک روز با ذرات معلق کمتر از ۲ و نیم میکرون که به واسطه احتراق موتور خودروها و موتورسیکلتها و در شرایط اینورژن (وارونگی دما) به اوج خود میرسد و روز دیگر به واسطه گرد و غبار و ذرات معلق زیر ۱۰ میکرون، شهر در تلی از غبار محو میشود، غباری که گفته میشود سوغات همسایه غربی ماست.
هرچند عصر صنعتی و هجوم بیرحمانه به طبیعت، پیامدی غیر از این ندارد اما جهان، دست روی دست نگذاشته و با کمک محققان و پژوهشگران، مراکز علمی و پژوهشی و از همه مهمتر، با اراده و عزم جدی حاکمیت و در تعامل، مشارکت و همراهی مردم، آب، هوا و خاک خود را از آلودگی هوا، این دیو چند سر تخریبگر محیط زیست نجات دادهاند.
گرچه ما نیز تجارب موفقی مانند حذف سرب از بنزین و از رده خارج کردن موتورسیکلتهای دوزمانه را در کارنامه مدیریتی کشور داریم اما متأسفانه در سالها و دهههای اخیر، به جای اقدامات زیرساختی و بلندمدت، با کوتهنگری به این پدیده، تنها به اقدامات سطحی و کوتاهمدت بسنده کرده و پس از وقوع شرایط بحرانی، تازه دست به کار شده و به دنبال مُسَکّن و مرهم بودهایم.
روز جمعه، بسیاری از شهرهای ایران و پایتختنشینان شاخص ۵۰۰ ppm آلاینده ذرات معلق زیر ۱۰ میکرون را از طریق تنفس هوای آلوده با ریههایی مالامال از گرد و غبار تجربه کردند.
بسیاری از ما انتظار داشتیم به فوریت و در همان ساعات ابتدایی اوجگیری آلایندهها، جلسه مواقع اضطرار آلودگی هوا برگزار شود و خروجی تصمیمات، لااقل تعطیلی مدارس باشد که البته در نهایت، ساعت ۱۷ روز جمعه جلسه برگزار شد و در کمال تعجب مصوبات آن، تنها محدود به لغو بازی تیمهای فوتبال پرسپولیس – آلومینیوم و تأکید بر منع تردد بیماران تنفسی، سالمندان و کودکان بود. به عبارتی دیگر، اینبار حتی از مُسکّن همیشگی هم خبری نبود.
تصمیمی که در عین بیتوجهی به سلامت و جان صدها هزار دانشآموز و میلیونها شهروند ساکن تهران با ابهاماتی نیز همراه بود، ابهام از این منظر که اگر مدارس و مهد کودکها باز باشند، چطور میتوان مانع تردد کودکان شد؟
به نظر میرسد، آلودگی هوا در تهران و شهرهای صنعتی کشور، چنان عادی و تکراری شده که کسی به شمار مراجعات بیماران قلبی و ریوی به مراکز درمانی و مرگهای ناشی از آن توجه نمیکند و حتی خسارات هنگفت این پدیده به اقتصاد کشور نیز توجهی را بر نمیانگیزد.
سالهاست بر اجرای اقدامات ملی و فرا ملی، برنامههای علمی و پژوهشی و فعالیتهای اجرایی و عملیاتی، آنهم از منشاء تولید آلودگی، مانند ریگپاشی، کاشت گیاهان مقاوم، جلوگیری از تخریب جنگلهای طبیعی، توسعه جنگلهای انسانساخت، استفاده از فناوریهای پاک در تولید وسایل نقلیه، از رده خارج کردن خودروهای آلاینده و فرسوده و... برای کاهش آلودگی هوا تأکید کردهایم اما متأسفانه در، همچنان بر همان پاشنه روزمرگی میچرخد؛ جلسات برگزار میشود، حرف میزنیم، تصمیمات مقطعی میگیریم و البته گوشه چشمی به الطاف الهی داریم؛ بادی یا بارانی.
باز هم طبیعت با عنایات خداوند متعال، مسیر احیای خود را پیدا کرد و هوای تهران با وزش باد شدید از وضعیت قرمز و بنفش عبور کرد. آری، این بار هم عنایات الهی به کمکمان آمد، امیدها زنده شد، برج نمادین میلاد، سوسوی چراغهای امید و زندگی در کلانشهر، از کیلومترها دورتر دیده شد.
اما، باز هم حسرت تشکیل ستاد مدیریت بحران و اجرای برنامهای واحد، یکپارچه، تخصصی، تجربه شده و قابل اطمینان و در یک کلام، عزمی جزم برای امید به بهبود در دلها ماند.
امید اینکه در دولت سیزدهم، شاهد یک حرکت علمی و عملیِ شجاعانه و تداومدار برای نجات شهر و شهروندان از هجوم آلایندههای مخرب محیط زیست که گاهگاهی شاهد اوجگیری آن هستیم، باشیم.
نظرات